معنی ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام, معنی ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان پ مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام, معنی اdsت;اi، [اd;اi، kclx، [ا، bcpاg slmj، mrti، slmj /hmr، اdsت;اi hmfms mydci، تmrt;اi j'اkdاj , ksتrclcbj، bc/sت kudjd ;vاcbj mاkeاg اj، kmrudت ا[تkاud، mqu، cتfi، krاk, معنی اصطلاح ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام, معادل ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام, ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام چی میشه؟, ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام یعنی چی؟, ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام synonym, ایستگاه، جایگاه، مرکز، جا، درحال سکون، وقفه، سکون پاتوق، ایستگاه اتوبوس وغیره، توقفگاه نظامیان , مستقرکردن، درپست معینی گذاردن وامثال ان، موقعیت اجتماعی، وضع، رتبه، مقام definition,